دهسالگي جايزة معمار را بهدلايل بسياري بايد به فال نيك گرفت. 10 سال براي سرزمين ماـ بهرغم چند هزار ساله بودنشـ طولاني محسوب ميشود، چون همهچيز و همهكس، چه سلامت و چه غيرسلامت، هميشه و هر لحظه در معرض انواع حوادث غير مترقبه مثل زلزلهها، سيلابها و رانشهايي از نوع اجتماعي، اقتصادي و سياسي است.
بارها و بارها در مقالات مختلف و شمارههاي مربوط به جايزة معمار دلايل اقبال عمومي نسبت به اين جايزه را نوشتهام. از جمله: خصوصي و مستقل بودن برگزاركننده و حاميان مالي جايزه، تركيب متنوع داوران و آزادي كامل آنها براي انتخابـ فارغ از نظرات برگزاركنندهـ چاپ مباحث داوري و شفافيت كامل جريان انتخابها، كه به نظرم در سرزمين ما منحصربهفرد بوده است. اما در اينجا ميخواهم به دو خصيصة ديگر هم اشاره كنم كه شايد تاكنون به اندازة كافي به آن توجه نكردهايم. اشاره به دو نقيصه از طرف دو تن از برندگان جايزة معمار در فيلم مرور 9 دورة جايزه، موجب جلب توجه من به اين دو نكته شد. يكي معتقد بود عدم وجود يك نظريه و نگرش خاص در جايزة معمار كه بتواند مبناي تدوين اصول معماري شود تنها نقص جايزه است و به اعتقاد برندة ديگر نبود حمايت وسيعتر و كلهگندهتر از اين جايزه. اما راستش را بخواهيد به اعتقاد من هر دوي اينها از جمله امتيازات جايزة معمار و از جمله مهمترين دلايل موفقيت آن بودهاند.
جاي ديگري هم به اين موضوع اشاره كردهام كه چقدر رهايي از نظريهها و اصول، انگار كه از شر لباس و كفش تنگ رها شده باشيم، لذتبخش است. به نظر من همين اكراه غريزي معمار از پذيرفتن اصول خاص و نظريههاي معين يكي از مهمترين دلايل استقبال گروههاي متنوعتر از جايزه بوده است. و همچنين عدم علاقة ما به جلب حمايت ارگانها و نهادهاي صاحب نظر و صاحبمنصب. به نظرم مشكل اصلي در اينجا توجه به معناي «وسيعتر» است. اگر معناي بديهي آن مورد نظر باشد، جايزة معمار حمايت بسيار «وسيعي» را جلب كرده مگر اينكه صاحبنظران و گروههاي خاص و معين را بهرغم «كوچك» بودن آنها «وسيعتر» از گروههاي «بزرگتر» با تعداد بيشتر بدانيم.
مايلم به برخي شواهد وسيع بودن حمايت از جايزة معمار اشاره كنم مثلاً  شركت حدود 847 معمار و دفتر معماري در 10 دورة جايزة معمار با صرف هزينة نهچندان كم، حمايت مالي معادل 500 ميليون تومان از سوي شركتهاي حامي جايزه،  و همكاري بيش از 71 تن از معماران ايراني برجستة داخل و خارج كشور در هيئتهاي داوري و گروههاي مشاوره.
خلاصه آنكه اعتقادي قديمي كه هميشه به آن دلخوش بودهام در اين جايزه تحقق يافته. اينكه: اگر سويههاي شر طبايع انساني ميتوانند اينطور سهل و آسان با هم پيوند يابند، يافتن راهي براي پيوند سويههاي خير آنها هم ممكن است. جايزة معمار حاصل پيوند سويههاي خير نيروهاي اجتماعي موجود در عرصة معماري كشور است.
لازم است صميمانه از همة آنها: از شركتكنندگان در رقابت، از حاميان، از داوران و مشاوران و همچنين همكاران معمار:  تايماز منقبتي، صنم كلانتري، سارا قرشيزاده، عزيزه درفشي، سمانه ميرعابديني، گيتي وقاري، آمنه دلدار، زهره حاجيعلي، ليلا عسكري، صديقه تقينيا، هانيه منصوري، آزيتا ايزدي و اعضاي تحريريه: كامران افشار نادري، زهره بزرگنيا، فرامرز پارسي، نگار حكيم، آرماند درور، بابك زيرك، مهدي عليزاده و محمد محمدزاده از صميم قلب سپاسگزاري كنم.